شادی
همچو آبِ لطیفِ صاف
به هرجا میرسد
درحال شکوفه عجیبی میروید
شمس تبریزی
معمولا یکی از مهمترین خواستههای هر انسانی، شادمانی و احساس رضایت از زندگی است. ما برای یافتن شادمانی به دنبال رسیدن به موفقیت، دستاوردها و خرید و ايجاد تغییرات در زندگیمان میرویم. اما اغلب بعد از رسیدن به این اهداف شادمانی ما از بین میرود. میتوان گفت که هیچکدام نمیتوانند شادمانی پایدار ایجاد کنند.
ازجمله افرادی که در حوزه شادمانی تحقیقات زیادی انجام دادهاند، خانم دکتر سونجا لیوبومیرسکی هستند.
ایشان در کتاب «چگونه شادباشیم؟» عبارت خلق یا آفرینش شادمانی را به جستجوی آن ترجیح میدهد، زیرا تحقیقات نشان میدهند تجربه شادمانی کاملاً در توان ما است.
خانم لیوبومرسکی و همکاران پس از سالها تحقیق و بررسی به مهمترین عوامل تعیین کننده شادمانی فرد دست یافتند که فرمول شادمانی نام دارد:
بر طبق نظرات ایشان همه ما به لحاظ ژنتیکی به یکمیزان مستعد شادمانی نیستیم، بعضی افراد مساعدتر هستند. ما آمادگی متفاوتی برای تجربه هیجانها داریم. طبق این فرمول ۵۰٪ سهم شادمانی ما به عوامل بیولوژیکی و ژنتیکی بازمیگردد. به آن عوامل تغییرناپذیر گفته میشود.
عوامل تغییرناپذیر شادمانی شبیه عوامل تغییرناپذیر وزن است. برخی افراد لاغر هستند. آنها بدون هیچ تلاشی این وزن را حفظ میکنند. در مقابل عدهای هستند که با وجود تلاش و فعالیت بدنی بالا برای ثابت نگهداشتن وزنشان، با چندروز فاصله گرفتن از ورزش و رژیم غذایی، اضافه وزن پیدا میکنند.
جالبترین موضوع این است که تنها ۱۰٪ از تفاوت در شادمانی به تفاوت در شرایط زندگی مربوط میشود.
منظور از شرایط زندگی این است که برای مثال کجا زندگی میکنیم، خانواده، سطح تحصیلات، پول، سلامتی جسمانی ما چگونه است.
البته همه ما در بین اطرافیان خود پولدارهای افسرده و افراد متوسط و یا نسبتاً ضعیف ازنظر مالی اما شادمان را میشناسیم؛ و این مقدار یعنی ۱۰٪ تأثیر شرایط زندگی، تصور ما از اینکه اگر پولدارتر شوم، شغل بهتری داشته باشم، محیط زندگیام را تغییر دهم و … شادتر خواهم شد را زیر سؤال میبرد.
اما ۴۰٪ باقیمانده مربوط به چیست؟
این بخش به فعالیتهای ارادی و اختیاری ما یعنی رفتار ما بازمیگردد.
بنابراین راز رسیدن به شادمانی نه در گرو تغییر ساختار ژنتیکی ما و نه در گرو تغییر شرایط بلکه به فعالیتهای ارادی روزانهمان بستگی دارد.
این موضوع به این معنا است که اگر بیشتر به رفتار و افکارمان دقت کنیم میتوانيم شادتر باشيم.
بله ۴۰٪ از فرمول به انتخابهای ما بازمیگردد. این نکته در ابتدا برای من چالشانگیز بود.
اگر پارچ آبی را در نظر بگیریم، افزودن ۴۰٪ در مقابل ۶۰٪ میتواند رنگ، بو و محتوای مایع داخل پارچ را کاملاً تغییر بدهد. حتی اگر ۶۰% باقیمانده کاملاً سیاه باشد. اضافه کردن ۴۰٪ آب تمیز به آب کثیف، پارچ آب را شفافتر میکند. درست است کاملاً محتوای ظرف و رنگ و بو را تغییر نمیدهد اما تأثیر زیادی دارد.
برای مثال افراد شاد به انجام فعالیتهایی مثل تقویت روابط اجتماعی، مقایسه نکردن خود با دیگران، غرقگی، بخشش، قدردانی، تجربه هیجانهای مثبت، تعهد به اهداف معینشده، معنویات و داشتن معنا در زندگی، توجه بهسلامتی، مهرباني، كمك به ديگران، خوشبيني، ورزش و… نیز فعالیتهای آگاهانه و هدفمند دیگری برای شادمانی پایدار ميپردازند.
بنجامين فرانكلين اعتقاد داشت كه شادماني در اتفاقات و لذتهاي كوچكي نهفته است كه هرروز تجربه ميكنيم، نه در خوششانسيهاي بزرگي كه به ندرت سرراه مان قرار ميگيرد.
حال میتوانيم ورزشکاران، هنرمندان و افراد موفق بسیاری که دچار معلولیت بوده و شرایط محیطی معمولی و حتی محدودکننده هم داشتهاند را به یاد بیاوريم که احساس شادمانی و رضایت از زندگی بالایی دارند و متوجه میشويم که این افراد علیرغم محدودیتهای جسمانی و محیطی تماماً روی ۴۰٪ انتخابهای خود سرمایهگذاری کردهاند و توانستهاند فراتر از انتظارات جامعه ظاهر شوند.
ما با رفتارها و انتخابهای آگاهانه میتوانیم از درون احساس شادی داشته و منتظر عوامل بیرونی برای احساس شادمانی نمانیم.
و شاید اگر این نکته بهخوبی توسط ما درک و اجرا شود، زندگی ما با رفتارها و انتخابهای مسئولانهتر تغییرات مثبتی خواهد داشت و ما مسئولیت خلق شادمانی و رضایت زندگی خود را بر عهده میگیریم و انتظار معجزه از بیرون را نخواهیم داشت.
آخرین نظرات: